پست الکترونیک جمعه ٠٧ ارديبهشت ١٤٠٣
اخبار > محقق و مردم‌شناسی ژرف‌اندیش


کد خبر: ٢١٣٣٠   نسخه چاپی  
  • تاریخ درج خبر:1400/04/10-١٣:٣٠

دکتر حسن بلخاری قهی

 

آبادان خبر _ هرگاه تخصص و تبحر عاِلم و اندیشمندی، مردم‌شناسی یا فرهنگ عامه باشد، مطلقاً نباید از گستره وسیع موضوعات مورد تحقیق و تأمل او که گاه از آشپزی تا اسطوره‌شناسی و نیز از قهوه‌خانه تا دین‌شناسی و از بازی تا آیین‌پژوهی را شامل می‌شود، حیرت نمود و تعجب کرد.‌

این پهنه و گستره موضوع است که قلمرو تحقیق و تتبع را روشن می‌کند و ناگفته پیداست قلمرو مردم‌شناسی و فرهنگ عامه عرصه‌ای بسیار وسیع و گسترده است؛ قلمروی که چنین موضوعات گسترده‌ای را در حوزه تحقیقی دکتر بلوکباشی قرار داده است: آشپزی، موسیقی، نمایش‌های آیینی، قالی‌شویی، انسان‌شناسی، تعزیه‌خوانی، قهوه‌خانه‌ها، بازی‌ها، دانش پزشکی، نوروز، شب یلدا، جامعه‌نگاری ایلی، پوشاک، چالش‌های اجتماعی و فرهنگی آموزش، اسطوره‌شناسی و...‌

اما آنچه در این میان مهم است تعدد موضوعات نیست؛ بلکه نگرش کاملاً علمی و از روی تحقیق و تتبع به این موضوعات است. تمامی کسانی که در این ارج‌نامه وزین در باب دکتر علی بلوکباشی سخن گفته‌اند روی این وجه از شخصیت علمی ایشان تأکید داشته‌اند.‌

وی، مطالعات دکتری مردم‌شناسی خود را در دانشگاه آکسفورد انجام داده و زیر نظر محققان، اندیشمندان و نظریه‌پردازان معروف مکتب انسان‌شناسی جهان از جمله رودنی نیدم، ادوین آردنر، گادفری لینهاردت، پیتر لینهاردت و جان بیتی تحصیل و تحقیق کرده‌‌است. لکن تحصیل و تتبع در رشته‌ای علمی، یک امر است و شناخت عمیق و ژرف از فرهنگ بومی محقق و پژوهشگر امری دیگر. بوده‌اند اندیشمندانی که در غرب تحصیل کرده و متد دریافتی از فرهنگ و دانش آن قلمرو را به حوزه فرهنگی خویش تعمیم داده‌اند (بدون توجه به این‌که اصولاً امکان چنین تعمیم و توسیعی وجود دارد یا خیر؟ و اگر ممکن باشد نتایج و دستاوردهای درستی خواهد داشت یا نه؟) و نیز دانشمندانی که مبانی، متد و شیوه‌ها را اخذ کرده و در تحقیق و تتبع فرهنگ و اندیشه خود با حفظ اصالت‌های بومی آن کوشیده‌اند .‌

بلوکباشی از جمله استادان و محققانی است که به این نکته وقوف کامل داشته و ابتدا فرهنگ جامعه ایرانی را مورد توجه قرار داده و سپس به تحقیقات بعضاً تک‌نگارانه خود که وسعت موضوعی مقالات و آثار وی را سبب شده بپردازد.‌

استاد بلوکباشی در یکی از مصاحبه‌های خود به‌درستی به وجود دو فرهنگ متفاوت از یکدیگر در جامعه ایرانی اشاره می‌کند: «یکی فرهنگ گروه‌ها و جوامعی که هنوز بافت سنتی آنها کم و بیش حفظ شده، دیگری فرهنگ گروه‌ها و جوامعی که در خط فناوری مدرنیت یا تجدد قرارگرفته‌اند. بنابراین در زمینه مطالعه فرهنگ در شهرهای ایران امروز، مردم‌نگاران با دو نوع فرهنگ و مجموعه‌ای از کنش‌ها و تفکرات و باورهای مردمی سروکار دارند که در زندگی روزمره در دو قلمرو سنت و مدرنیته فعالیت می‌کنند و با وجود تمایز این دو فرهنگ، با یکدیگر نیز درآمیخته‌اند. ‌

مردم‌شناس در تحقیق موضوعات مربوط به شهر لازم است رویکردی دقیق به تکثر فرهنگی و سیال بودن فرهنگ در جامعه شهری و تعارضات فرهنگی و تقابل مدرنیته با سنت، [داشته] و [با ادراک] مشکلات و معضلات ناشی از آنها بکوشد تا در تحقیقاتش به نتیجه مطلوب برسد.» (ر.ک: به همین کتاب، ص ۴۵ )‌

نکته مهم و کلیدی این‌که در جامعه ایرانی، این دو فرهنگ به هم آمیخته‌ و آغشته‌اند و این آمیختگی، البته تحقیق و پژوهش مردم‌نگارانه در باب آنها را سخت می‌کند؛ خاصه این‌که بلوکباشی با اذعان به سخن دکتر ناصر فکوهی که روش دقیق مردم‌نگاری را شامل پژوهش‌های بین‌ رشته‌ای، کل‌گرا، تلفیقیِ ژرف‌گرا و پهناگرا می‌داند، جامعه‌های مدرن را بستر مناسبی برای یک مردم‌نگاری مطلوب با روش‌های فوق نمی‌داند؛ زیرا جامعه‌های مدرن کلیت‌گریزند و با این ویژگی به سادگی در قلمرو تحقیقات محققان و پژوهشگران، آن هم بر بنیاد و روش‌های فوق‌الذکر، قرار نمی‌گیرند .‌

جامعه‌های مدرن و پست‌مدرن، جامعه‌های فردگرا و مبتنی بر نظام عرضی افرادند و البته دکتر بلوکباشی جامعه ایرانی را جامعه‌ای نارسیده به این سطوح و به نوعی پیش‌مدرن می‌داند: «اما درباره این پرسش که مردم‌شناسان در جامعه مدرن یا پسامدرن چگونه به مطالعه فرهنگ و فولکلور می‌پردازند، باید بگویم در ایران، جامعه مدرن به مفهوم غربی آن هنوز وجود ندارد، چه برسد به جامعه پسامدرن. مقوله مدرنیته یا تجدد در ایران با توسعه اقتصادی و صنعتی و نوسازی کالبدی شهر آغاز شد و بدون در نظر گرفتن ساختار و جوهره فرهنگ بومی جامعه ایران و در ناهماهنگی با اعتقادات و باورهای مردم، حتی با تخریب فرهنگ بومی و فضاهای تاریخی ـ فرهنگی کهن که از یادمان‌های هویتی ایرانیان به‌شمار می‌آمده است، اعمال شد. ظاهراً در اندیشه و ذهن تجددگرایان و هوا‌خواهان مدرنیته چنین پنداری وجود داشت که انتقال فرهنگ غربی و آوردن مدرنیته از راه توسعه فضاهای مادی، می‌تواند توسعه فرهنگی و حتی توسعه سیاسی را نیز با خود در جامعه ایران بیاورد و موجد تغییر و تحول در ذهنیت فرهنگی جامعه بشود.» (همان، ص ۴۴)‌

در جامعه‌های تکثرگرا، هر فرد، خود یک فرهنگ است و اگر این سخن اغراق‌آمیز تلقی شود باید گفت دست‌کم نظام‌های فرهنگی متعدد در این جوامع حاکمند، همان‌ها که‌ با عنوان «جامعه‌های شبکه‌ای» توسط مانوئل کاستلز نویسنده کتاب سه‌گانه عصر اطلاعات از آن‌ها سخن می‌رود.‌

البته مردم‌نگاران اندیشمند با استناد به تکثر جوامع مدرن و پست مدرن و نیز گونه‌گونی وسیع فرهنگی در آنها از تحقیق و تتبع خویش، چشم نپوشیده و پا پس نمی‌کشند، بلکه با «تک‌نگاری‌ براساس مطالعه نهادها، گروه‌های اجتماعی، اقتصادی ـ آموزشی، هنری، کارگری، دانشجویی و مانند آنها، مسیر مطالعات خود در باب شناخت فرهنگ عامه یا مردم‌نگاری را طی خواهند کرد.»‌

و مهم‌تر اصالت چنین مردم‌نگاران معتقد و منتقدی است که در عین بهره‌مندی و استفاده از به‌روزترین نظام‌های تحقیقاتی و پژوهشی، بر هویت و اصالت فرهنگ بومی خویش تأکید دارند: «بی‌توجهی به این جشن‌ها و سنت‌ها و به فراموشی سپردن این میراث فرهنگی ارزشمند ایرانی می‌تواند در سست کردن پایه‌های هویت فردی و اتحاد ملی، نقشی ارزشمند داشته باشد و جایگاه ایرانی و ارزش فرهنگ ایرانی را در چشم‌انداز جهانی کمرنگ نماید و زمینه را برای تخفیف، تحقیر و فروپاشی همبستگی ایرانیان فراهم سازد... از این رو با تأکید می‌گویم که باید یک بازنگری جدی به میراث فرهنگی نیاکانی خود بیفکنیم و بکوشیم تا مجموعه‌ای از سنت‌های فرهنگی را که موجبات پایایی و شکل‌بخشی به شناسه ایرانی بودن ما را فراهم می‌کند، همچون گوهری دردانه و عزیز در این آشفته‌بازار رنگارنگ شهرفرنگی جهان، با جان و دل حفظ کنیم و با تمسک به آن همبستگی ملی میان مردم ایران از هر قوم، زبان، دین و فرهنگ را استوار نگه داریم.» (همانجا)‌

***‌

برای استاد دکتر علی بلوکباشی، از خداوند متعال سلامتی و طول عمری با عزت در راه خدمت به فرهنگ و اندیشه این سرزمین خواستارم.‌

* استاد دانشگاه تهران و رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی

 

مردم شناسی،انسان شناسی،حسن بلخاری قهی،آبادان خبر،آبادان نیوز 

منبع:اطلاعات

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: