|
|
کد خبر: ٧٦٣٣
نسخه چاپی
گران ترین صنعت نفت تاریخ به رده هشتم یا نهم بسنده خواهد کرد در حالیکه ظاهرا برای عدهای باقلوای تبریز از خرمای آبادان شیرین تر است.
گران ترین صنعت نفت تاریخ به رده هشتم یا نهم بسنده خواهد کرد در حالیکه ظاهرا برای عدهای باقلوای تبریز از خرمای آبادان شیرین تر است. به گزارش آبادان نیوز، گرانترین صنعت نفت تاریخ فوتبال آبادان به احتمال فراوان با قرار گرفتن در میانه جدول ردهبندی لیگ برتر به کار خود خاتمه خواهد داد؛ تیمی که از همان ابتدای کار تمام افسار حرکتی خود را در دست فراز کمالوند قرار داد تا این مربی در روزهایی که همه خواستههای خود را اجابتشده دید، با فریادهای مستمر «من تیمتان را هشتم کردم» رگ خواب هواداران معصوم تیم فوتبال صنعت نفت را در دست خود بگیرد. صنعت نفت با پشتیبانی مدیریتی، در سالهای بیپولی و رکود اقتصادی کشور، پیش از فصل خود را با چهار اردوی بیرون از آبادان آغاز کرد؛ کردان کرج، آنکارای ترکیه، بروجرد و تهران یکی پس از دیگری از سوی کمالوند دیکته میشدند و مجموعه مدیریتی صنعت نفت نیز که امسال عزم را برای متفاوت بودن جزم کرده بودند پذیرای این دستورات بودند، دستوراتی که در نهایت تا به امروز تنها جایگاه «هشتمی» لیگ برتر را با صدای گوشخراش بوق و کرنا به ارمغان آورده است. برترین و پرهزینهترین خارجیهای فوتبال آبادان در اختیار کمالوند قرار گرفتند و با وجود وفور ستارهها، این مربی حتی جسارت ایجاد شور را نیز پیدا نکرد و در نهایت تنها و فقط به اینکه به دنبال «ثبات» هستم، تحقق این وعده بی نشان و بی مدال را با بزرگنمایی، به افتخاری بس عظیم برای فوتبال آبادان تعریف کرد تا هوادار دلسوز صنعت نفت نیز با درگیر شدن با بازیهای کلامی «فرازگونه» حالا دغدغه روزمرهاش ماندن یا رفتن مربی ای باشد که شنیدهها حاکی از توافق چند هفته پیشش با تیم دیگری از لیگ برتر است. چوبِ منتِ جام حذفی استقلال خسته، استقلال بدون تمرین و استقلال برفدیده در کنار ضعف داوری، مانع از راهیابی صنعت نفت به فینال جام حذفی ایران شد تا دیگر چوبِ پرمنتِ کمالوند بر سر هواداران صنعت نفت بازهم راهیابی به نیمه نهایی جام حذفی باشد؛ این در حالی است که رسانهها نیز مسحور تسلط فراز بر واژهها شدند و نپرسیدند که چرا این استقلال بدون آمادگی در آبادانی که برای فینالیست شدن بسیج شده بود، پیروز از زمین خارج شد و همان رسانهها هیچوقت از این مربی سئوال نکردند که با کدام «حلوای رکوردشکنی» دهان شیرین خواهد شد. داستانهای قهر و آشتیهای مکرر این مربی در این فصل آنقدر تکرار و تکراری شد و آنقدر هوادار درگیر خواهش و تمنای بازگشت و ماندن فراز شد تا یادمان برود که چرا صنعت نفت در این فصل به دور از فضای حرفهای فنی، برای پستهای مختلف چندین بازیکن متفاوت خرید. چرا نپرسیدیم که امید جهانبخش و فرید کریمی بهزادی تنها چند هفته صنعت نفتی بودند و به جای آنها مسعود ابراهیمزاده و محمدامین درویشی جایگزین شدند تا مجموعه صنعت نفت متحمل هزینهای مضاعف، ناشی از سردرگمی فنی شود. چرا سوال نکردیم که تفاوت کارایی ناصر سالاری و سوشا مکانی چه اندازه بود؟! اگر مکانی جایگزین سالاری شد تا منجی باشد، چرا نیمکتنشین شده است؟! از فراز کمالوند نپرسیدیم چرا در روزهایی که دم از جوانگرایی زدی، به غیر از حسین ساکی، مجموعه دقایق به میدان رفتن بازیکنان جوان تیمش زیر ۸۰۰ دقیقه بوده است. از فراز سئوال نکردیم که چرا صفحات مجازی هواداری صنعت نفت، امروز چمشهایشان را به روی واقعیتها بسته و تنها آنی را میگویند که تو دوست داری. چرای میلیاردی چرا بارها و بارها در طول فصل، بیپولی را دلیل بیانگیزی، دلیل رفتن و علت افت تعریف کردی. سئوال نکردیم چرا دریافتی شما از باشگاه صنعت نفت تا به امروز نزدیک به میلیارد بوده است- شنیدههای موثق و مستند- و به چه علت میزان پرداخت پول به بازیکنان این تیم نیز بنا به سلایق سرمربی نوسان داشته است. چرا جادویت شدیم فراز و کارگران شریف، زحمتشکان مشاغل مختلف و جوانان نجیب و جویای کار آبادانی نپرسیدند که با همان ۵۰ درصد قراردادی که اعتراف کردی بازیکنانت گرفتهاند؛ میشود در رویا زندگی کرد. آقای کمالوند بنشین و بگو که ۵۰ درصد ۶۰۰ میلیون تومان ۳۰۰ میلیون تومان خواهد بود، آن هم برای ۱۰ ماه فوتبال بازی کردن در لیگ هفدهم! این ۳۰۰ میلیون تومان دریافتی بازیکنی متوسط در صنعت نفت بوده است، بگو حداقل شیرینی نزدیک به نوروز را دیگر خودشان تهیه کنند و اگر خرمای آبادان را دوست ندارید، باقلوای مخصوص تبریز در انتظارتان است. منبع:مهر نظرات بینندگان این خبر فاقد نظر می باشد نظر شما
|
|